گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم ـ مسعود پزشکیان، رئیسجمهور در جریان جلسه استیضاح عبدالناصر همتی وزیر سابق اقتصاد، اظهاراتی را مطرح کرد که بازتاب گستردهای در محافل سیاسی و رسانهای بهدنبال داشت. او در این جلسه در خصوص مسئله مذاکره یا عدم مذاکره با آمریکا گفت: «بنده معتقد بودم باید گفتوگو کرد، ولی وقتی مقام معظم […]
گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم ـ مسعود پزشکیان، رئیسجمهور در جریان جلسه استیضاح عبدالناصر همتی وزیر سابق اقتصاد، اظهاراتی را مطرح کرد که بازتاب گستردهای در محافل سیاسی و رسانهای بهدنبال داشت. او در این جلسه در خصوص مسئله مذاکره یا عدم مذاکره با آمریکا گفت: «بنده معتقد بودم باید گفتوگو کرد، ولی وقتی مقام معظم رهبری گفتند با آمریکا گفتوگو نشود، گفتیم گفتوگو نخواهیم کرد.»
این اظهارات، بهسرعت مورد توجه گروههای مختلف سیاسی، بهویژه رادیکالهای جریان اصلاحطلب و رسانههای منتقد نظام قرار گرفت و آنها این اظهارات را نشانهای از فقدان استقلال پزشکیان در تصمیمگیری دانستند. آنها مدعی شدند که وقتی رئیسجمهور اعلام میکند اختیارات لازم را ندارد بنابراین مسئول وضعیت کنونی نیست، پزشکیان اما با این سخنان، نهتنها از خود رفع مسئولیت نکرده، بلکه با درک منطق استراتژیک و تجربیات گذشته، پای اجرای یک تصمیم عقلانی و شرافتمندانه ایستاده است.
تجربه زلنسکی و درسهایی برای ایران
یکی از نکات برجسته در دفاع از موضع عدم مذاکره، اشاره به تجربه ولودیمیر زلنسکی رئیس جمهور اوکراین در دیدار با دونالد ترامپ است. در این دیدار که چندروز پیش در کاخ سفید برگزار شد، زلنسکی بهدنبال تضمین حمایت نظامی و مالی آمریکا در جنگ با روسیه بود اما بهجای دریافت حمایت قاطع، با لحنی تحقیرآمیز از سوی رئیس جمهور آمریکا مواجه شد که به او گفت: «تو باید با روسیه معامله کنی، وگرنه روی کمک ما حساب نکن.»
این جلسه نمونهای آشکار از غیرقابلاعتماد بودن آمریکا و تحقیر کشورهایی است که به این قدرت وابسته میشوند. اگر ایران نیز وارد مذاکره مستقیم با آمریکا شود، ممکن است با سرنوشتی مشابه مواجه شود، بهویژه با توجه به سابقه بدعهدی آمریکا در برجام.
رهبر انقلاب پیشتر در سخنرانی خود در ۱۹ بهمن ۱۴۰۳ اعلام کرده بودند که مذاکره با آمریکا «نه عاقلانه است، نه هوشمندانه و نه شرافتمندانه.»، این موضع، بر اساس تجربه تاریخی و تحلیل شرایط کنونی، بهعنوان یک راهبرد کلان مطرح شده است و مسعود پزشکیان نیز با پایبندی به این دیدگاه، نشان داد که تصمیم او برای عدم مذاکره، نتیجه تبعیت کورکورانه نیست، بلکه درک منطق پشت این موضع و درس گرفتن از تجربههای گذشته است.
تجربه برجام و منطق عدممذاکره
یکی از محورهای اصلی دفاع از موضع پزشکیان و رهبر انقلاب، تجربه توافق هستهای (برجام) است. برجام در سال ۲۰۱۵ میان ایران و گروه ۱+۵ (شامل آمریکا، روسیه، چین، بریتانیا، فرانسه و آلمان) به امضا رسید.
ایران در این توافق، امتیازات قابلتوجهی از جمله کاهش تعداد سانتریفیوژها، محدود کردن غنیسازی اورانیوم و پذیرش نظارتهای گسترده آژانس بینالمللی انرژی اتمی را پذیرفت، در مقابل، قرار بود تحریمهای اقتصادی علیه ایران لغو شود اما با روی کار آمدن دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۷ و خروج یکجانبه آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸، این توافق عملاً به شکست انجامید، تحریمها نیز نهتنها لغو نشدند، بلکه با سیاست «فشار حداکثری» تشدید شدند، اگرچه پیش از آن هم اوباما از اجرای آن خودداری میکرد.
اکنون موضوع اصلی آمریکا با ایران، برنامه هستهای است. آمریکا مدعی است که نمیخواهد ایران به سلاح هستهای دست یابد، در حالی که ایران بارها اعلام کرده است چنین هدفی ندارد.
طبق گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در ۱۵ گزارش مختلف ایران به تعهدات خود در برجام پایبند بوده و حتی فراتر از آن عمل کرده است، با این حال، آمریکا نهتنها به تعهدات خود عمل نکرد، بلکه با خروج از توافق، تحریمهای جدیدی را اعمال کرد، ازاینرو، اگر آمریکا واقعاً نگران برنامه هستهای ایران است، باید به برجام بازگردد و حسننیت خود را نشان دهد، نه اینکه خواستار مذاکره مجدد و امتیازات بیشتر از ایران شود.
اصلاحطلبان میخواهند یک دولت نامقبول دیگر بسازند
برخی از منتقدان و رادیکالهای اصلاحطلب که تلاش دارند از سخنان اخیر مسعود پزشکیان اینطور نتیجهگیری کنند که او فاقد اختیارات لازم برای تصمیمگیری است، خواسته یا ناخواسته دولت را به مسیری مشابه دولت حسن روحانی سوق میدهند.
در دوره روحانی، بسیاری از ناکامیها و بیعملیها با این توجیه که «دولت اختیارات کافی ندارد» پوشانده شد، این رویکرد نهتنها به بهبود شرایط نینجامید، بلکه نتیجه آن اوضاع آشفته اقتصادی دهه نود، افزایش تورم، بیکاری و تشدید نارضایتی عمومی بود و این نارضایتیها بهتدریج به ریزش سرمایه اجتماعی دولت روحانی انجامید و اعتماد مردم به کارآمدی دولت را بهشدت کاهش داد.
اکنون بهنظر میرسد برخی اصلاحطلبان که سعی داشتند پس از ریزش سرمایه اجتماعی روحانی با او مرزبندی کنند، با تفسیر به رأی سخنان اخیر پزشکیان بار دیگر در حال بازتولید همان الگوی ناکارآمدی هستند که خود نیز آن را گردن نمیگیرند.
آنها با تأکید بر اینکه رئیسجمهور فاقد استقلال و اختیار است، عملاً مسئولیت را از دوش دولت برمیدارند و زمینه را برای توجیه کمکاریها یا ناکامیهای احتمالی زیرمجموعههای دولت فراهم میکنند.
این رویکرد میتواند همانند تجربه دولت روحانی، به کاهش مقبولیت دولت فعلی منجر شود و سرمایه اجتماعیای را که در ابتدای کار دولت پزشکیان شکل گرفته بود، به خطر بیندازد.
انتهای پیام/+
منبع:خبرگزاری تسنیم