خبرگزاری آنا ـ حسین بوذری؛ پرده توهّم اقتدار دشمن از مسیر اسناد و مستندات جهانی با رویکرد تطبیقی گسسته میشود و مراکز علمی و دانشگاهی قطعاً در این زمینه با توجه به پژوهش و تحقیق گسترده در حوزههای علمی میتوانند دادههای مستندی را در اختیار مردم قرار دهند که ثابت کند برخلاف توهّم اقتدار دشمن، […]
خبرگزاری آنا ـ حسین بوذری؛ پرده توهّم اقتدار دشمن از مسیر اسناد و مستندات جهانی با رویکرد تطبیقی گسسته میشود و مراکز علمی و دانشگاهی قطعاً در این زمینه با توجه به پژوهش و تحقیق گسترده در حوزههای علمی میتوانند دادههای مستندی را در اختیار مردم قرار دهند که ثابت کند برخلاف توهّم اقتدار دشمن، از این خبرها نیست و در مقابل برخلاف توهّم ضعف جمهوری اسلامی، کشورمان با وجود تحریمهای ظالمانه و گسترده غرب و مشخصاً آمریکا موفق به عبور از شرایط ظالمانه تحریم شده و به پیشرفتهای شگرفی در حوزههای مختلف علمی دست پیدا کرده است.
وقتی اقتصاد کشور را در دوران حکومت استبدادی رژیم پهلوی بررسی میکنیم براساس شاخصها به این نتیجه ملموس و مستند دست مییابیم که با وجود رشد ۹ برابری درآمد نفتی کشور، ۵۲ درصد جمعیت ایران در آستانه فقر ازجمله علائم آسیبسازی رفاه اجتماعی، گسترش فاصله طبقاتی، توزیع نامتعادل درآمد و ثروت قرار داشتند.
با وجود افزایش درآمد نفتی ایران از ۳۰۸ میلیون دلار در سال ۱۳۵۰ به ۲۰ میلیارد و ۷۳۵ میلیون دلار در سال ۱۳۵۵ اما بیش از ۸۰ درصد روستاها فاقد برق و گاز بودند، چراکه درآمد نفتی صرف مخارج شخصی شاه و اطرافیانش میشد؛ از سفرهای غیرضروری به فرنگ و خارج برای تفریح و خوشگذرانی تا اختلاس و فسادهای مالی از سوی درباریان شاه و هزینه درآمدهای نفتی به امور غیر از مملکتداری و طرحهای تجملی و غیراقتصادی.
این سیاست تجملی رژیم پهلوی بر کسب و کار و کارآفرینی در ایران تأثیر منفی گذاشته بود و مردمی که نیازمند سرمایه برای کارآفرینی و راهاندازی کسب و کار بودند، بهدلیل نبود سرمایه این استعدادها هدر میرفت و به ناچار به مشاغلی که ارتباطی با تخصصشان نداشت روی میآوردند و اغلب به کارگری با حقوق و دستمزد بسیار پایین و دور از شأن یک ایرانی پناه میآوردند.
شاخصها و آمار عرصه کارآفرینی نشان میدهد که در سالهای قبل از انقلاب اسلامی ۸۵ درصد شرکتهای کشور در دست ۴۵ خانواده در یک طبقه سرمایهداری قرار گرفته بود، همین عامل مهمی در فقر و تنگدستی مردم به شمار میرفت که مجبور بودند سیاستهای استبدادی اقتصادی رژیم پهلوی را تحمل کنند.
اما در سالهای بعد از پیروی انقلاب اسلامی شاهد رشد کسب و کار و کارآفرینی در ایران بودیم، اگر قبل از پیروزی انقلاب اسلامی رژیم استبدادی پهلوی با وجود درآمدهای هنگفت نفتی، مردم ایران را گرسنه نگه داشته و این درآمدهای نفتی را صرف طرحهای تجملی کرده بود، اما به برکت انقلاب اسلامی شرکتهای استارتآپ، دانشبنیان، فناور و سایر کسب و کارها به مرور بیشتر شدند؛ این از دو منظر برای ایران مزیت داشت، نخست اینکه به رشد کسب و کارهای مرتبط با کارآفرینی اهتمام میورزید و از سوی دیگر با تحریمهای دشمن این موضوع تبدیل به امتیازی ویژه برای کشورمان شد که متخصصان علمی و فناوری موفق شدند اغلب تجهیزات و کارهایی که ایران نیازمند واردات آنها از خارج بود و بهدلیل تحریمها این کالاها امکان ورود به کشور را نداشتند، خود تولید کنند و در بسیاری از موارد موفق شدیم به بومیسازی صنعتی برسیم، موضوعی که پیش از انقلاب اسلامی شاید برای مردم رویا بود که بعد از انقلاب اسلامی بهمرور توانستیم با متخصصان داخلی به این رویا رنگ واقعیت ببخشیم.
بهطوری که در سالهای اخیر، تعداد شرکتهای فعال در حوزه فناوری و دیجیتال افزایش یافته و براساس گزارشها تا سال ۱۴۰۲، تعداد استارتآپها به بیش از ۱۰ هزار واحد رسیده و تعداد کل شرکتهای ثبتشده در سال ۱۴۰۲ به حدود ۲ میلیون واحد نزدیک شده است.
در مقابل نرخ شکست استارتآپها در آمریکا بسیار بالاست، بهطوری که براساس گزارشها ۲۰ درصد از استارتآپهای آمریکایی در سال نخست و ۵۰ درصد در پنج سال اول شکست میخورند و این نشان میدهد که کارآفرینی در آمریکا با ریسکهای بالایی همراه است و مردم این کشور برای سرمایهگذاری در حوزه کسب و کار و کارآفرینی در آمریکا ریسک بالا را نمیپذیرند و ترجیح میدهند به این حوزه ورود نکنند.
همچنین براساس آمارهای دقیق، نرخ مشارکت نیروی کار (نسبت افراد شاغل یا جویای کار به کل جمعیت در سن کار) در آمریکا از سال ۲۰۰۰ به بعد روند نزولی داشته و دستمزد کارگران هم تغییر آنچنانی نسبت به گذشته نکرده و این نشاندهنده توجه ویژه دولتمردان آمریکایی نسبت به سرمایهداران و بیتوجهی به قشر کارگر است.
خبرنگار آنا با رویکرد بررسی دقیقتر و موشکافانهتر وضعیت کسب و کار و کارآفرینی در ایران در پی اثبات این فرضیه است که پرده توهّم اقتدار دشمن در حوزه کارآفرینی و کسب و کار سرابی بیش نیست و نمیتوان صرفاً به آمارهایی که در حوزه کسب و کار و کارآفرینی از سوی نهادها و دستگاههای غرب و آمریکا منتشر میکنند دل بست.
کارآفرینی امروز بهعنوان موتور محرک توسعه اقتصادی و اجتماعی شناخته میشود، در حالی که ایالات متحده با چالشهای جدی روبهروست و ویترین کسبوکارش به تدریج از مواد و ایدههای نوین خالیتر میشود، ایران در حال بازتعریف مفهوم کارآفرینی است و آمارها حکایت از رشد قابل توجه شرکتهای نوآور و استارتآپها در ایران دارند، به طوری که افزایش نرخ مشارکت اقتصادی و کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی، نویدبخش یک آینده روشن برای کسب و کارهای بومی است.
این وضعیت، نشاندهنده تغییر پارادایم در عرصه کارآفرینی و توانایی ایران در ایجاد ارزشهای جدید در شرایط دشوار اقتصادی است، اما براساس مستندات علمی، آیا زمان آن فرا نرسیده که ایران به راوی داستانهای موفقیت کارآفرینی تبدیل شود و شکوفایی اقتصادیاش را به جهانیان معرفی کند؟
در گزارش پیش رو البته با مستندات و شاخصهای آماری و دادههای علمی اثبات خواهیم کرد که پرده توهّم ضعف ایران در حوزه کارآفرینی و کسب و کار تنها بلوف رسانهای از سوی دستگاههای رسانهای غرب و آمریکاست و آمارهای واقعی خلاف این فرضیه را اثبات میکند.
براین اساس، در قالب پرونده «شتاب علمی؛ پیشروی ایران، رکود غرب» و (نیمقرن پیشرفت) گفتوگویی را با محمدرضا دهقانی اشکذری عضو هیئت علمی دانشکده بازار و کسبوکار دانشگاه آزاد اسلامی یزد ترتیب دادیم تا بهصورت علمی وضعیت «کسب و کار و کارآفرینی» را با نگاه مقایسهای بین ایران و آمریکا مورد بررسی قرار دهیم تا تابوی توهّم اقتدار دشمن و ضعف ایران در این حوزه برای همیشه شکسته شود.
بخش دوم گپ و گفت آنا با دهقانی اشکذری در پی میآید: (بخش نخست را اینجا بخوانید)
تأثیر فناوریهای نوین بر ایجاد فرصتهای شغلی جدید
آنا: فناوریهای نوین مانند هوش مصنوعی، اینترنت اشیاء و بلاکچین، چه تأثیری بر ایجاد فرصتهای شغلی جدید و متحول کردن کسبوکارهای سنتی در ایران داشتهاند و آیا این فناوریها موجب ایجاد مشاغل جدیدی شدهاند که نیاز به مهارتهای خاصی دارند، ازسویی چگونه میتوان با آموزش و توانمندسازی نیروی کار، از این فرصتها بهینه استفاده کرد و چه استراتژیهایی برای تطبیق کسب و کارها با این فناوریها باید اتخاذ شود؟
دهقانی: فناوریهای نوین مانند هوش مصنوعی، اینترنت اشیاء (IoT) و بلاکچین تأثیر قابل توجهی بر بازار کار و کسبوکارهای سنتی در ایران داشتهاند و این فناوریها نهتنها فرصتهای شغلی جدیدی ایجاد کردهاند، بلکه نیاز به مهارتهای خاصی را نیز افزایش دادهاند.
در ادامه به بررسی این تأثیر و راهکارهای بهینهسازی استفاده از این فرصتها میپردازیم:
۱. تأثیر فناوریهای نوین بر ایجاد فرصتهای شغلی جدید
-هوش مصنوعی (AI): هوش مصنوعی در حوزههایی مانند تحلیل داده، خودکارسازی فرآیندها، توسعه نرمافزارهای هوشمند و خدمات مشتریان (چتباتها) فرصتهای شغلی جدیدی ایجاد کرده، مشاغلی مانند مهندس یادگیری ماشین، دانشمند داده و متخصص پردازش زبان طبیعی (NLP) از جمله این مشاغل هستند.
– اینترنت اشیاء (IoT): با گسترش اینترنت اشیاء مشاغلی مانند توسعهدهنده سیستمهای IoT، تحلیلگر دادههای سنسورها و متخصص امنیت سایبری برای دستگاههای متصل به شبکه ایجاد شدهاند.
– بلاکچین: فناوری بلاکچین موجب ایجاد مشاغلی مانند توسعهدهنده بلاکچین، متخصص قراردادهای هوشمند و مشاور فناوری بلاکچین شده است.
۲. تأثیر بر کسبوکارهای سنتی – بهبود کارایی: این فناوریها به کسبوکارهای سنتی کمک میکنند تا فرآیندهای خود را بهینهسازی کنند، به عنوان مثال، استفاده از هوش مصنوعی در مدیریت زنجیره تأمین یا استفاده از بلاکچین برای افزایش شفافیت در تراکنشها. کسبوکارهای سنتی میتوانند با ادغام این فناوریها، مدلهای جدیدی مانند تجارت الکترونیک، خدمات مبتنی بر اشتراک و پلتفرمهای دیجیتال را توسعه دهند.
۳. نیاز به مهارتهای جدید – مهارتهای فنی: مشاغل جدید ایجاد شده نیاز به مهارتهای فنی مانند برنامهنویسی، تحلیل داده، یادگیری ماشین و امنیت سایبری دارند. علاوه بر مهارتهای فنی، مهارتهای نرم مانند تفکر تحلیلی، حل مسئله، خلاقیت و توانایی یادگیری مستمر نیز اهمیت زیادی دارند.
۴. آموزش و توانمندسازی نیروی کار- برنامههای آموزشی: ایجاد دورههای آموزشی تخصصی در دانشگاهها و مراکز آموزشی برای آموزش مهارتهای موردنیاز در حوزههای هوش مصنوعی، اینترنت اشیاء و بلاکچین ضرورت یافته است.
کارآموزی و آموزش حین کار، همکاری بین صنعت و دانشگاه برای ارائه فرصتهای کارآموزی و آموزش عملی به نیروی کار و آموزشهای آنلاین و نیز استفاده از پلتفرمهای آموزش آنلاین برای دسترسی گستردهتر به آموزشهای تخصصی لازم است.
۵. استراتژیهای تطبیق کسبوکارها با فناوریهای نوین در بخشهای مختلفی قابل برنامهریزی است، سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه برای ادغام فناوریهای نوین در فرآیندهای کسبوکار، همکاری با استارتآپهای فعال در حوزههای فناوری برای استفاده از نوآوریهای آنها.
دولت میتواند با ارائه تسهیلات مالی، معافیتهای مالیاتی و ایجاد زیرساختهای لازم به کسبوکارها در تطبیق با این فناوریها کمک کند. ایجاد اکوسیستم نوآوری از طریق ایجاد پارکهای فناوری و مراکز نوآوری برای تسهیل تعامل بین شرکتها، دانشگاهها و استارتآپها نیز مؤثر است.
آنا: وضعیت آمریکا و غرب را در حوزه کسب و کار و کارآفرینی و اشتغال چگونه ارزیابی میکنید و برخلاف تبلیغ توهّم پیشگامی آمریکا و غرب در حوزه اشتغال، آیا واقعاً این موضوع صحت دارد؟ درغیراینصورت آماری دارید تا ثابت کند برخلاف ادعای رسانههای غرب آمریکا در این زمینه روند نزولی داشته است؟
دهقانی اشکذری: وضعیت کسبوکار، کارآفرینی و اشتغال در آمریکا موضوعی پیچیده و چندوجهی است که نیاز به تحلیل دقیق و مبتنی بر دادههای واقعی دارد، در حالی که رسانهها و تبلیغات غربی اغلب آمریکا را بهعنوان پیشگام در حوزههای اقتصادی و اشتغال معرفی میکنند، بررسی آمار و واقعیتها نشان میدهد که این تصویر کامل نیست و چالشهای جدی نیز وجود دارد. سال ۲۰۲۳، نرخ بیکاری در برخی ماهها به حدود ۳.۵ درصد رسید، با این حال، این رقم لزوماً نشاندهنده کیفیت مشاغل یا رفاه اقتصادی کارگران نیست.
بسیاری از مشاغل ایجاد شده در آمریکا در بخشهای کمدرآمد و خدماتی (مانند رستورانها، خُردهفروشی و مراقبتهای بهداشتی) متمرکز هستند، این مشاغل اغلب با دستمزدهای پایین، عدم امنیت شغلی و فقدان مزایای کافی همراهند.
وضعیت کسبوکار، کارآفرینی و اشتغال در آمریکا موضوعی پیچیده و چندوجهی است که نیاز به تحلیل دقیق و مبتنی بر دادههای واقعی دارد، در حالی که رسانهها و تبلیغات غربی اغلب آمریکا را بهعنوان پیشگام در حوزههای اقتصادی و اشتغال معرفی میکنند
آمریکا یکی از بالاترین سطوح نابرابری درآمدی را در میان کشورهای توسعهیافته دارد و براساس دادههای سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD)، شکاف درآمدی در آمریکا به طور قابل توجهی بیشتر از بسیاری از کشورهای اروپایی است.
چالشهای کارآفرینی در آمریکا
– تمرکز قدرت اقتصادی: تعداد کمی از شرکتهای بزرگ (مانند آمازون، گوگل و فیسبوک) بخش عمدهای از بازار را در اختیار دارند و این موضوع فضای رقابتی را برای کسبوکارهای کوچک و متوسط محدود کرده و ورود به بازار را دشوار میکند.
– هزینههای بالای شروع کسبوکار: هزینههای بالای بیمه، مالیات و مقررات دولتی، بهخصوص برای کسبوکارهای کوچک، چالشهای جدی ایجاد میکند.
نرخ شکست استارتآپها: براساس گزارشها، حدود ۲۰ درصد از استارتآپهای آمریکایی در سال نخست و ۵۰ درصد در پنج سال اول شکست میخورند و این نشان میدهد که کارآفرینی در آمریکا با ریسکهای بالایی همراه است.
روند نزولی در برخی حوزهها
– کاهش اشتغال در صنایع سنتی: صنایعی مانند تولید، معدن و کشاورزی در آمریکا با کاهش اشتغال مواجه بودهاند، به عنوان مثال، بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۰، بیش از ۵ میلیون شغل در بخش تولید از دست رفته است.
– افزایش مشاغل موقت و پارهوقت: بسیاری از مشاغل جدید در آمریکا موقت یا پارهوقت هستند و براساس دادههای اداره آمار کار آمریکا (BLS)، حدود ۱۰ درصد از نیروی کار آمریکا در مشاغل موقت یا قراردادی فعالیت میکنند که اغلب فاقد امنیت شغلی و مزایای کافی هستند.
– بحران مسکن و هزینههای زندگی: افزایش هزینههای مسکن و زندگی در بسیاری از شهرهای بزرگ آمریکا فشار زیادی بر کارگران و خانوادهها وارد کرده و این موضوع موجب شده که حتی با وجود اشتغال، بسیاری از افراد نتوانند از سطح زندگی مناسبی برخوردار باشند.
آمارهای کلیدی که در آمریکا روند نزولی را نشان میدهند
– دستمزدهای واقعی: براساس دادههای BLS، دستمزدهای واقعی (با تعدیل تورم) برای بسیاری از کارگران آمریکایی در دهههای اخیر رشد چندانی نداشته است، به عنوان مثال، بین سالهای ۱۹۷۹ تا ۲۰۲۰، دستمزدهای واقعی برای کارگران با درآمد متوسط فقط حدود ۶ درصد افزایش یافته است.
– بدهی خانوارها: بدهی خانوارهای آمریکایی به طور مداوم در حال افزایش است و براساس گزارش فدرال رزرو در سال ۲۰۲۳، کل بدهی خانوارها به بیش از ۱۷ تریلیون دلار رسید که نشاندهنده فشار مالی بر بسیاری از خانوادهها است.
ـ نرخ مشارکت نیروی کار: نرخ مشارکت نیروی کار (نسبت افراد شاغل یا جویای کار به کل جمعیت در سن کار) در آمریکا از سال ۲۰۰۰ به بعد روند نزولی داشته است. سال ۲۰۲۳، این نرخ حدود ۶۲.۶ درصد بود که پایینتر از سطح دهه ۱۹۹۰ است.
نقش رسانهها و تبلیغات
– تبلیغات مثبت: رسانههای غربی اغلب موفقیتهای اقتصادی آمریکا را برجسته میکنند، اما چالشهای ساختاری مانند نابرابری، کاهش کیفیت مشاغل و بدهیهای فزآینده کمتر مورد توجه قرار میگیرند.
ـ بیتوجهی به مناطق محروم: بسیاری از مناطق روستایی و شهرهای کوچک در آمریکا با کاهش فرصتهای شغلی و رکود اقتصادی مواجه هستند، اما این موضوعات کمتر در رسانهها منعکس میشوند، در حالی که آمریکا در برخی حوزههای اقتصادی و فناوری پیشگام است، وضعیت اشتغال و کارآفرینی در این کشور با چالشهای جدی همراه است.
روند نزولی در صنایع سنتی، افزایش مشاغل کمدرآمد، نابرابری درآمدی و بدهیهای فزآینده نشان میدهد که ادعای پیشگامی مطلق آمریکا در حوزه اشتغال و کارآفرینی چندان دقیق نیست.
راهکارهای تقویت خودباوری و روحیه کارآفرینی
آنا: تحریمهای اقتصادی و بینالمللی چه تأثیری بر فضای کسبوکار، نوآوری و کارآفرینی در ایران داشتهاند؟ آیا این تحریمها باعث ایجاد فرصتهای جدید برای خودکفایی و رشد کسبوکارهای داخلی شدهاند؟ چگونه میتوان این فرصتها را بهینه کرد و از تکرار الگوهای مشابه در آینده جلوگیری کرد؟ آیا آماری وجود دارد که این موضوع را تایید کند؟
دهقانی اشکذری: تحریمهای اقتصادی و بینالمللی تأثیر عمیق و چندوجهی بر فضای کسبوکار، نوآوری و کارآفرینی در ایران داشتهاند، این تحریمها از یک سو چالشهای جدی ایجاد کردهاند و از سوی دیگر فرصتهایی برای خودکفایی و رشد کسبوکارهای داخلی به وجود آوردهاند.
در ادامه به بررسی این تأثیرات، فرصتها و راهکارهای بهینهسازی میپردازیم:
تأثیرات منفی تحریمها بر کسبوکار و نوآوری
– محدودیت دسترسی به فناوریهای پیشرفته: تحریمها دسترسی ایران به فناوریهای نوین و تجهیزات پیشرفته را محدود کردهاند و این موضوع بهخصوص در صنایع حساس مانند نفت، گاز، هوا فضا و فناوری اطلاعات چالشهای جدی ایجاد کرده است.
– کاهش سرمایهگذاری خارجی: تحریمها موجب کاهش سرمایهگذاری خارجی در ایران شدهاند. بسیاری از شرکتهای بینالمللی بهدلیل ترس از تحریمهای ثانویه از همکاری با ایران خودداری میکنند.
– مشکلات در تجارت بینالملل: محدودیتهای بانکی و مالی، نقل و انتقالات ارزی و صادرات و واردات را دشوار کرده و این موضوع هزینههای تجارت را افزایش داده و رقابتپذیری شرکتهای ایرانی در بازارهای جهانی را کاهش داده است.
– تورم و نوسانات ارزی: تحریمها موجب افزایش تورم و نوسانات شدید نرخ ارز شدهاند و این موضوع برنامهریزی بلندمدت برای کسبوکارها را دشوار کرده و سرمایهگذاریها را با ریسک بالایی مواجه کرده است.
فرصتهای ایجاد شده توسط تحریمها
– تقویت خودکفایی: تحریمها ایران را وادار کردهاند تا بهدنبال خودکفایی در حوزههای مختلف باشد، به عنوان مثال، در صنایع دفاعی، هستهای و فناوری اطلاعات، ایران به پیشرفتهای قابل توجهی دست یافته است.
– رشد استارتآپها و کسبوکارهای نوپا: محدودیتهای واردات موجب شده که استارتآپها و کسبوکارهای داخلی برای رفع نیازهای بازار داخلی فعالتر شوند، بهخصوص در حوزههایی مانند فناوری اطلاعات، کشاورزی و صنایع غذایی، شاهد رشد قابل توجهی بودهایم.
– توسعه بازارهای داخلی: تحریمها موجب شدهاند که شرکتهای داخلی بیشتر بر بازار داخلی متمرکز شوند و محصولات خود را با کیفیت بهتر و قیمت رقابتیتر ارائه دهند.
– افزایش نوآوری: محدودیتها موجب شدهاند که شرکتها و پژوهشگران ایرانی دنبال راهحلهای بومی و نوآورانه باشند، به عنوان مثال، در حوزههای پزشکی، داروسازی و انرژیهای تجدیدپذیر، شاهد نوآوریهای قابل توجهی بودهایم.
آمارها و شواهد – رشد استارتآپها: براساس گزارشها، تعداد استارتآپهای فعال در ایران از حدود ۵۰ استارتآپ در سال ۲۰۱۳ به بیش از ۷۰۰۰ استارتآپ در سال ۲۰۲۳ رسیده است، این رشد نشاندهنده ظرفیت بالای کارآفرینی در ایران است.
– پیشرفت در فناوری اطلاعات: ایران در سالهای اخیر به یکی از پیشگامان منطقه در حوزه فناوری اطلاعات تبدیل شده و براساس گزارشها، ارزش بازار فناوری اطلاعات ایران در سال ۲۰۲۳ به بیش از ۲۰ میلیارد دلار رسیده است.
– خودکفایی در صنایع دفاعی: ایران در سالهای اخیر به یکی از تولیدکنندگان مهم تجهیزات دفاعی در منطقه تبدیل شده است. براساس گزارشها، صادرات صنایع دفاعی ایران در سال ۲۰۲۲ به بیش از یکمیلیارد دلار رسیده است.
تحریمهای اقتصادی و بینالمللی چالشهای جدی برای کسبوکارها و نوآوری در ایران ایجاد کردهاند، اما در عین حال فرصتهایی برای خودکفایی و رشد کسبوکارهای داخلی نیز به وجود آوردهاند. با بهینهسازی این فرصتها از طریق حمایت از تحقیق و توسعه، تسهیل فضای کسبوکار و توسعه زیرساختها، ایران میتواند از این چالشها بهعنوان فرصتی برای رشد پایدار استفاده کند. همچنین، با تقویت دیپلماسی اقتصادی و کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی، میتوان از تکرار الگوهای مشابه در آینده جلوگیری کرد.
آنا: جنگ روانی و تبلیغات منفی رسانههای غربی چه تأثیری بر انگیزه و امید به اشتغال و کارآفرینی بین جوانان و دانشآموختگان دانشگاهی ایرانی داشته است؟ چگونه میتوان با استفاده از تحقیقات روانشناختی و جامعهشناختی، این تأثیرات را اندازهگیری کرد و راهکارهایی برای تقویت خودباوری و روحیه کارآفرینی در جامعه ارائه داد؟ آیا برنامههای موفق در این زمینه در سایر کشورها وجود دارد؟
دهقانی اشکذری: جنگ روانی و تبلیغات منفی رسانههای غربی میتواند تأثیر قابل توجهی بر انگیزه و امید به اشتغال و کارآفرینی بین جوانان و فارغالتحصیلان دانشگاهی ایرانی داشته باشد، این تأثیر ممکن است شامل کاهش اعتماد به نفس، افزایش احساس ناامیدی، کاهش انگیزه برای کارآفرینی و افزایش تمایل به مهاجرت باشد. برای اندازهگیری این تأثیر و ارائه راهکارهای مناسب، میتوان از تحقیقات روانشناختی و جامعهشناختی استفاده کرد.
ایران در سالهای اخیر به یکی از تولیدکنندگان مهم تجهیزات دفاعی در منطقه تبدیل شده است. براساس گزارشها، صادرات صنایع دفاعی ایران در سال ۲۰۲۲ به بیش از یکمیلیارد دلار رسیده است
راهکارهای تقویت خودباوری و روحیه کارآفرینی
۱- آموزش و توانمندسازی
ـ ارائه دورههای آموزشی در زمینه کارآفرینی، مهارتهای کسب و کار و مدیریت استرس
– ایجاد برنامههای مربیگری (Mentorship) برای حمایت از جوانان در مسیر کارآفرینی
۲- تشویق فرهنگ کارآفرینی
– تبلیغ موفقیتهای کارآفرینان داخلی و ایجاد الگوهای مثبت
– برگزاری رویدادها و مسابقات کارآفرینی برای تشویق نوآوری و خلّاقیت
۳- حمایتهای مالی و قانونی
– ارائه تسهیلات مالی و وامهای کمبهره برای استارتآپها
– تسهیل قوانین و مقررات برای راهاندازی و توسعه کسبوکارها
۴- تقویت رسانههای داخلی
– تولید محتوای مثبت و الهامبخش در رسانههای داخلی
– استفاده از شبکههای اجتماعی برای تبلیغ موفقیتها و فرصتهای شغلی
برنامههای موفق در سایر کشورها
۱- آلمان (برنامه «EXIST»)
– این برنامه از دانشجویان و فارغالتحصیلان دانشگاهی حمایت میکند تا ایدههای خود را به کسب و کار تبدیل کنند که شامل کمکهای مالی، مربیگری و دسترسی به شبکههای حرفهای است.
۲- کرهجنوبی (برنامه «K-Startup Grand Challenge»)
– این برنامه بینالمللی استارتآپها را به کرهجنوبی دعوت میکند تا در یک رقابت شرکت کنند و از حمایتهای مالی و مربیگری بهرهمند شوند و با استفاده از این روشها و الهام گرفتن از برنامههای موفق در سایر کشورها، میتوان تأثیر منفی جنگ روانی و تبلیغات منفی را کاهش داد و روحیه کارآفرینی و خودباوری را بین جوانان و فارغالتحصیلان ایرانی تقویت کرد.
آنا: چه عوامل ساختاری و محیطی (مانند قوانین و مقررات کسبوکار، دسترسی به منابع مالی، زیرساختهای فناوری و نوآوری) بر توسعه کارآفرینی و ایجاد کسبوکارهای نوپا در ایران تأثیر میگذارند، آیا میتوان با بهبود این عوامل، فضای کسبوکار را برای کارآفرینان جذابتر و با استفاده از دادههای تجربی و مطالعات موردی، این عوامل را اولویتبندی کرد و راهکارهایی برای بهبود آنها ارائه داد؟
دهقانی اشکذری: عوامل ساختاری و محیطی متعددی بر توسعه کارآفرینی و ایجاد کسبوکارهای نوپا در ایران تأثیر میگذارند، بهبود این عوامل میتواند فضای کسبوکار را برای کارآفرینان جذابتر کند.
در ادامه به بررسی این عوامل و راهکارهای بهبود آنها میپردازیم:
عوامل ساختاری و محیطی مؤثر بر توسعه کارآفرینی
۱- قوانین و مقررات کسبوکار
– چالشها: بوروکراسی پیچیده، فرآیندهای طولانی ثبت شرکت، قوانین دست و پاگیر و نبود ثبات در سیاستهای اقتصادی.
– راهکارها: تسهیل فرآیندهای اداری، کاهش بروکراسی، ایجاد قوانین شفاف و پایدار و ارائه مشاوره حقوقی به کارآفرینان.
۲- دسترسی به منابع مالی
– چالشها: محدودیت دسترسی به وامهای کمبهره، نبود سرمایهگذاری خطرپذیر (Venture Capital) کافی و مشکلات در جذب سرمایهگذاران خارجی.
– راهکارها: ایجاد صندوقهای حمایتی برای استارتآپها، تشویق سرمایهگذاری خطرپذیر، تسهیل دسترسی به وامهای کمبهره، و جذب سرمایهگذاران خارجی از طریق بهبود فضای کسبوکار.
۳- زیرساختهای فناوری و نوآوری
– چالشها: ضعف در زیرساختهای اینترنتی، محدودیت دسترسی به فناوریهای پیشرفته و نبود مراکز تحقیق و توسعه (R&D) کافی.
– راهکارها: سرمایهگذاری در زیرساختهای اینترنتی و فناوری اطلاعات، ایجاد پارکهای فناوری و مراکز نوآوری و حمایت از پروژههای تحقیق و توسعه.
۴- آموزش و مهارتآموزی
– چالشها: نبود برنامههای آموزشی متناسب با نیازهای بازار کار و کمبود مهارتهای کارآفرینی و مدیریتی در بین جوانان.
– راهکارها: توسعه برنامههای آموزشی کارآفرینی در دانشگاهها و مراکز آموزشی، برگزاری کارگاهها و دورههای مهارتآموزی و ایجاد برنامههای مربیگری (Mentorship).
۵- فرهنگ کارآفرینی
– چالشها: نبود فرهنگ پذیرش شکست بهعنوان بخشی از فرآیند یادگیری و کمبود الگوهای موفق کارآفرینی.
– راهکارها: تبلیغ موفقیتهای کارآفرینان داخلی، ایجاد شبکههای حمایتی برای کارآفرینان و تشویق فرهنگ نوآوری و ریسکپذیری.
راهکارهای بهبود فضای کسبوکار
۱- تسهیل قوانین و مقررات
– ایجاد پنجره واحد برای ثبت شرکت و اخذ مجوزهای لازم.
– کاهش زمان و هزینههای مرتبط با فرآیندهای اداری.
۲- حمایت مالی از استارتآپها:
– ایجاد صندوقهای حمایتی و ارائه وامهای کمبهره به استارتآپها
– تشویق سرمایهگذاری خطرپذیر و جذب سرمایهگذاران خارجی
۳- توسعه زیرساختهای فناوری
– سرمایهگذاری در زیرساختهای اینترنتی و فناوری اطلاعات
– ایجاد پارکهای فناوری و مراکز نوآوری برای حمایت از پروژههای تحقیق و توسعه
۴- تقویت آموزش و مهارتآموزی
– توسعه برنامههای آموزشی کارآفرینی در دانشگاهها و مراکز آموزشی.
– برگزاری کارگاهها و دورههای مهارتآموزی برای جوانان و دانشآموختگان.
۵- تبلیغ فرهنگ کارآفرینی
– تبلیغ موفقیتهای کارآفرینان داخلی و ایجاد الگوهای مثبت
– تشویق فرهنگ نوآوری و ریسکپذیری در جامعه.
با بهبود این عوامل و اجرای راهکارهای پیشنهادی، میتوان فضای کسبوکار را برای کارآفرینان جذابتر و به توسعه کارآفرینی و ایجاد کسبوکارهای نوپا در ایران کمک شایانی کرد.
آنا: سیاستهای حمایتی دولت در حوزه اشتغال و کارآفرینی (مانند تسهیلات مالی، آموزشهای مهارتی، حمایت از کسبوکارهای نوپا) چه تأثیری بر ایجاد فرصتهای شغلی جدید و توسعه کسبوکارهای کارآفرینانه داشته و با استفاده از مطالعات ارزیابی تأثیر، چگونه میتوان اثربخشی این سیاستها را سنجید و نقاط ضعف و قوت آنها را شناسایی کرد؟ آیا الگوهای موفقی در سایر کشورها وجود دارد که ایران بتواند از آنها الگو بگیرد؟
دهقانی اشکذری: سیاستهای حمایتی دولت در حوزه اشتغال و کارآفرینی میتوانند تأثیر قابل توجهی بر ایجاد فرصتهای شغلی جدید و توسعه کسبوکارهای کارآفرینانه داشته باشند و این سیاستها شامل تسهیلات مالی، آموزشهای مهارتی، حمایت از کسبوکارهای نوپا و سایر اقدامات حمایتی میشوند. برای سنجش اثربخشی این سیاستها و شناسایی نقاط ضعف و قوت آنها، میتوان از مطالعات ارزیابی تأثیر استفاده کرد، همچنین الگوهای موفق در سایر کشورها میتوانند بهعنوان راهنما برای بهبود سیاستهای داخلی مورد استفاده قرار گیرند.
تأثیر سیاستهای حمایتی دولت
۱- تسهیلات مالی
– تأثیر مثبت: افزایش دسترسی به سرمایه برای استارتآپها، کاهش ریسک مالی برای کارآفرینان و تشویق نوآوری و ایجاد کسبوکارهای جدید.
– چالشها: توزیع ناعادلانه تسهیلات، سوءاستفاده از منابع مالی و پایش و ارزیابی نادقیق نتایج.
۲- آموزشهای مهارتی
– تأثیر مثبت: افزایش مهارتهای کارآفرینی و مدیریتی، بهبود آمادگی جوانان برای ورود به بازار کار و افزایش نرخ موفقیت کسبوکارهای نوپا.
– چالشها: نبود تطابق محتوای آموزشی با نیازهای بازار کار، کمبود مربیان مجرب و عدم پوشش کافی مناطق محروم.
۳- حمایت از کسبوکارهای نوپا
– تأثیر مثبت: ایجاد اکوسیستم کارآفرینی، افزایش نرخ ایجاد کسبوکارهای جدید و جذب سرمایهگذاران داخلی و خارجی.
– چالشها: نبود حمایتهای بلندمدت، کمبود زیرساختهای لازم و نبود شفافیت در فرآیندهای حمایتی.
– راهکارهای بهبود سیاستهای حمایتی در ایران
۱- بهبود دسترسی به تسهیلات مالی
– ایجاد صندوقهای حمایتی ویژه برای استارتآپها و کسبوکارهای نوپا.
– تسهیل فرآیندهای دریافت وام و کاهش نرخ بهره.
۲- توسعه آموزشهای مهارتی
– تطابق محتوای آموزشی با نیازهای بازار کار و افزایش کیفیت دورههای آموزشی
– گسترش برنامههای آموزشی به مناطق محروم و کمبرخوردار.
۳- حمایت بلندمدت از کسبوکارهای نوپا
– ایجاد مراکز حمایتی برای ارائه مشاوره، مربیگری و پشتیبانی فنی به کارآفرینان
– توسعه زیرساختهای لازم برای رشد و توسعه کسبوکارها
۴- ارزیابی و پایش مستمر
– ایجاد سیستمهای پایش و ارزیابی برای سنجش اثربخشی سیاستها و شناسایی نقاط ضعف
– استفاده از دادههای تجربی و بازخورد ذینفعان برای بهبود مستمر سیاستها
با اجرای این راهکارها و الهام گرفتن از الگوهای موفق در سایر کشورها، میتوان اثربخشی سیاستهای حمایتی دولت در حوزه اشتغال و کارآفرینی را افزایش داد و به ایجاد فرصتهای شغلی جدید و توسعه کسبوکارهای کارآفرینانه کمک کرد.
امید است مدیران کشور با تبیین درست نتایج و پیامدهای انقلاب اسلامی با استفاده از آمار دقیق برای نسل جوان بهخصوص دانشجویان، امید و نشاط را بین این قشر آیندهساز تقویت کرد.
نتیجهگیری
در پایان این تحلیل، میتوان به وضوح دید که پرده توهّم اقتدار دشمن و ناتوانی جمهوری اسلامی در حوزه کارآفرینی، تنها نقشهای از پیش نوشته شدهای هستند که به وسیله رسانهها و نهادهای غربی به جامعه القا میشوند. واقعیتها و آمارهای مستند حکایت از آن دارند که ایران پس از انقلاب اسلامی، نهتنها با چالشهای تحریمی سرسخت مواجه شده است، بلکه به صورت خلّاقانه و مؤثری از این چالشها بهرهبرداری کرده و بهسوی خودکفایی و پیشرفتهای علمی و صنعتی حرکت کرده است.
روند رو به رشد شرکتهای استارتآپ و فناوری در ایران، نهتنها موانع اقتصادی را کنار زده، بلکه نویدبخش یک آینده روشن برای اقتصاد کشور است، این واقعیت که در سالهای اخیر ایران به مرکز نوآوری و پژوهشهای علمی تبدیل شده، نشاندهنده توانایی و اراده ملت ایران در غلبه بر مشکلات و ساختن آیندهای بهتر است.
از سوی دیگر، چالشهای موجود در الگوی اقتصادی ایالات متحده، شامل نرخ بالای شکست استارتآپها و کاهش نرخ مشارکت نیروی کار، بهخوبی نمایانگر نیاز به بازنگری در نگرشها و سیاستهای اقتصادی در این کشور است، در این وضعیت ایران میتواند بهعنوان یک الگوی موفق کارآفرینی در شرایط دشوار اقتصادی به جهانیان معرفی شود.
در نهایت، زمان آن فرارسیده که با استناد به مستندات و شاخصهای دقیق، واقعیت شکوفایی اقتصادی و کارآفرینی ایران را به جهانیان نشان دهیم و تاریکخانههای توهّم و حیرتهای دشمن را از بین ببریم. ایران امروز، نهتنها یک کشور در حال توسعه، بلکه به بیانی عمیقتر، یک داستان موفقیت در حوزههای کارآفرینی و نوآوری است که باید با افتخار آن را روایت کرد.
منبع:خبرگزارای انا